جوان آنلاین: صعود به جام جهانی آن هم با سرمربی ایرانی از شاخصههای مهم صعود ایران به جام جهانی ۲۰۲۶ محسوب میشود؛ صعودی شیرین که البته ظاهراً به مذاق خیلیها خوش نمیآید.
باوجود آمار خوب و قابل قبول، سرمربی تیمملی فوتبال ایران از همان روزهای نخست با سیل انتقادها مواجه شد؛ انتقادهایی که میزان آن حتی بعد از بردهای تیمملی هم کاهش نیافت و جالبتر اینکه تنها مختص رسانهها نبود و بازیکنان تیم و مهرههای اصلی نیز دایره آن را شامل میشدند؛ مسئلهای که در جریان تعویض علیپور و دست آخر نیز مصاحبه انتقادی طارمی از تاکتیکی بودن گلهای خورده در مصاف با ازبکستان، بیش از هر زمان دیگری مورد توجه قرار گرفت. شاید همین در کنار هم قرار گرفتن تکههای پازل بود که شایعه صحبتکردن برخی بزرگترهای تیم با تاج علیه قلعهنویی را پررنگتر کرد؛ مسئلهای که البته با واکنش رئیس فدراسیون مواجه شد، اما حتی تکذیب تاج هم نتوانست بساط آن را جمع کند!
اینکه ما با سرمربی ایرانی راهی جام جهانی شدهایم، اتفاقی بزرگ است. تعارف نداریم، حتماً امیر قلعهنویی دارای نقاط ضعفی است که خب طبیعی هم است، هیچ مربی و نفر اولی کامل نیست و این وظیفه کمکها و کادر فنی او است که بموقع دخالت کنند و نقاط ضعف را پوشش دهند، با وجود این بسیار ناراحتکننده است که زحمات یک سرمربی را به همین راحتی فراموش کنیم و خیلی راحت با باندبازیای که سابقه آن در فوتبال ملی ما کم هم نیست، سعی در جابهجایی او داشته باشیم.
کودتا علیه سرمربی و دستبهیکیشدن بازیکنان باتجربه تیم برای کلهکردن نفر اول کادرفنی در فوتبال ایران داستان تازهای نیست و بارها و بارها مسائل متعددی در خصوص آن مطرح شده است که مهمترین آن به چند دهه قبل برمیگردد؛ به نهم مهرماه ۱۳۶۵؛ جایی که کار تیمملی فوتبال ایران بعد از تساوی یک- یک با کرهجنوبی در طول ۱۲۰ دقیقه به پنالتی کشید تا با پنج توپی که در دروازه احمد سجادی قرار گرفت و ضربهای که ناصر محمدخانی خراب کرد، بازی به سود کرهجنوبی خاتمه یابد، اما این پایان کار نبود و بعد از این باخت تلخ و حذف ایران از بازیهای آسیایی سئول بود که ستارههای تیم ملی نامهای را که قبل از نخستین بازی در مرحله گروهی نوشته بودند، رسانهای کردند؛ نامهای که در واقع شورش ۱۴ بازیکن علیه سرمربی تیم بود؛ بازیکنانی که رویه مرحوم دهداری را نمیپسندیدند و دست به دست هم داده بودند برای کنار گذاشتن او، اما داستان آنطور که ستارههای سرکش تیمملی انتظار داشتند پیش نرفت؛ به جایگاه دهداری خدشهای وارد نشد و او نسل جدیدی از فوتبالیستها از جمله عابدزاده، زرینچه و مرفاوی را به تیمملی اضافه کرد و اکثر آنها که استعفا کرده بودند، محروم شدند؛ اتفاقی که درس عبرت نشد و تنها یک ماه مانده به جام جهانی ۹۸ فرانسه، بار دیگر بازیکنان علیه سرمربی تیم دست به یکی شدند. سند صعود ایران به جام جهانی را ویهرای برزیلی امضا کرد ولی تصمیمگیرندگان تومیسلاو ایویچ را جایگزین ویهرا کردند، اما در پی باخت بحثبرانگیز مقابل رم، سرمربی نامدار کروات ایران برکنار و سکان هدایت تیم ملی به جلال طالبی سپرده شد. بعدها شایعات زیادی مبنی بر «نامردی بازیکنان» و «جلسات شبانه» به بیرون درز کرد. شرایط عادی به نظر نمیرسید؛ منطقی نبود تیمی که با ایویچ از رم هفت گل دریافت کرده بود، با طالبی مقابل اینتر به برتری ۴ بر یک برسد، خصوصاً که ایویچ نیز بعد از برکناری در مصاحبه با رسانههای مختلف دنیا تأکید کرده بود بازیکنان در یک برنامه هماهنگشده برابر رم کمکاری کردند تا جلال طالبی جایگزین او شود.
این ماجرای تلخ قبل از جامجهانی قطر و در پی برکناری اسکوچیچ و حضور چندباره کیروش روی نیمکت تیمملی فوتبال ایران تکرار شد. آن زمان هم گفته شد برخی بازیکنان اقداماتی برای بازگشت کیروش کردند. امروز و بیشتر از هر زمان دیگر، سرمربی ایرانی تیم ملی نیازمند حمایت همهجانبه اهالی فوتبال است؛ حمایتی که باید تا جام جهانی و حضور ایران با سرمربیگری امیر قلعهنویی ادامه داشته باشد تا ایران با ترکیبی کاملاً ایرانی در جامجهانی ۲۰۲۶ حاضر شود.
بیتردید انتقادهایی به امیر قلعهنویی نیز مانند هر مربی دیگری وارد است، اما اعمال فشار از سوی بازیکنان و کودتا علیه سرمربی برای کنار گذاشتن او، با هر بهانهای به سود فوتبال ایران نیست و میتواند عواقب ناخوشایندی برای این رشته پرطرفدار داشته باشد و بدعتی نادرست و غلط است که باید در نطفه خفه شود تا دیگر حتی شاهد مطرح شدن شایعه آن هم نباشیم.